گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، وزارت امور خارجه آمریکا به پیام تسلیت محمد جواد ظریف به رهبر حزب الله لبنان در پی شهادت یکی از فرماندهان نظامی این جنبش واکنش نشان داد. جان کربی سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا درنشست خبری روز جمعه خود در پاسخ به سوالی درباره ی پیام تسلیت محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان به سید حسن نصرالله رهبر جنبش حزب الله لبنان به مناسبت شهادت مصطفی بدرالدین یکی از فرماندهان برجسته این گروه، بدرالدین را به دست داشتن در حادثه بمب گذاری سفارت خانه های آمریکا و فرانسه در کویت سال 1983 متهم کرد و مدعی شد که حزب الله یک سازمان تروریستی خارجی است!!
کربی افزود: ما این پیام را دیده ایم و به طور قطع ما ذره ای در این موضوع
اشتراک نداریم و بسیار ناامید کننده است که ظریف وزیر امور خارجه ایران
چنین احساسی دارد. وی در ادامه به تکرار ادعاهای خصمانه غرب و آمریکا علیه
سیاست های ایران در منطقه پرداخت و ایران را به حمایت از گروههای تروریستی
متهم کرد و گفت: هر چند جان کری ( وزیر امور خارجه آمریکا) به لندن رفته
بود تا با بانکهای اروپایی درباره تجارت با ایران گفت و گو کند ما هیچ نقطه
اشتراکی با این اظهارات ظریف نداریم و همچنان حزب الله را یک گروه
تروریستی می دانیم.
یک پیام ظریف
وزیر امور خارجه به مناسبت شهادت مجاهد شهید مصطفی بدرالدین پیام تسلیتی را
صادر کرد که، موجبات خشم مقامات آمریکایی را فراهم نمود با این مضمون:
شهادت مجاهد بزرگ مصطفی بدرالدین که سراپا عشق و شور و حماسه در دفاع از
آرمانهای حق طلبانه اسلام، مردم مقاوم لبنان و مبارزه با ظلم و ستم و
تروریسم بود را به جنابعالی، خانواده محترم شهید و ملت مقاوم و فهیم لبنان
که چنین مردان بزرگی را در دامان اسلام پرورده و به عرصه ی مقاومت و آزادی
خواهی و مبارزه با ستم تقدیم کرده است، تبریک و تسلیت می گویم. البته در دل
این پیام ظرافتی دیپلماتیک وجود داشت و آن اینکه جمهوری اسلامی ایران
همواره از محور مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی حمایت کرده وخواهد کرد، ولو
اینکه با آمریکا بر سر برنامه هسته ای خود موافقت هم کرده باشد! در واقع
می توان گفت این پیام آب پاکی را روی دستان واشنگتن و متحدانش ریخت بدین
معنی که حزب الله و محور مقاومت جز لاینفک از سیاست خارجی ایران بوده و
خواهد بود.
سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در پاسخ به سوال دیگری درباره ی روابط میان
کری و ظریف گفت: حصول توافق هسته ای با ایران یک کانال باز برای ارتباط با
وزیر امور خارجه ایران است که وزیر کری از آن استفاده می کند و به این کار
ادامه خواهد داد، چرا که ایران عضو گروه بین المللی حمایت از سوریه (ISSG)
است و انتظار ما این است که ایران در وین ( مذاکرات صلح سوریه) حضور یابد .
این کانال ارتباطی باز است و همچنان باز خواهد ماند.
علاوه بر این، مقامات واشنگتن در ردههای مختلف سیاسی به وضوح اعلام
میدارند که ایران همچنان حامی تروریسم است و برنامههای موشکی آن غیرقابل
قبول است! با وجود حمایت آشکار واشنگتن از رژیم اشغالگر صهیونیستی و تعهد
دائمی برای توجیه شرارتهای اسرائیل، چندان دور از ذهن نیست که آمریکا جنبش
قدرتمند و مردمی حزبالله لبنان را علیرغم آگاهی از جایگاه رفیع و محبوبیت
روزافزون آن در میان مردم لبنان و بلکه ملتهای منطقه و دنیای اسلام،
نتواند و یا نخواهد به عنوان یک جنبش پیشتاز مقاومت مردمی به رسمیت بشناسد و
آنرا بازگو کننده اراده سیاسی کسانی بداند که با اشغالگری، تروریسم و
جنایات سازمان یافته مخالفند.
واقعیت ماهوی حزب الله چیست؟
واقعیت این است که؛ حزبالله لبنان قبل از تجاوز وحشیانه ارتش صهیونیستی به
لبنان در خرداد ماه ۱۳۶۱ وجود خارجی نداشت. صهیونیستها در آن تهاجم همه
جانبه بیش از سه چهارم کل خاک لبنان را به اشغال در آوردند ولی نه تنها هیچ
یک از قدرتهای بزرگ این تجاوزات اسرائیل را محکوم نکردند بلکه نیروهای
مداخله گر چند ملیتی ارتشهای ناتو را به کمک اشغالگران فرستادند تا اهداف
اشغال را تامین و تضمین کنند و کاری که صهیونیستها به تنهائی قادر به
انجام و تثبیت آن نبودند، آنها انجام دهند.
این حزبالله لبنان بود که به تنهائی در قامت یک نیروی مقاومت مردمی ظاهر
شد و پوزه اشغالگران و حامیان آنها را به خاک مالید. حتی اگر آمریکا،
اشغالگران صهیونیست و رژیمهای فاسد منطقه بخواهند این مظهر مقاومت مردمی
در منطقه را تروریست معرفی کنند ولی ملتها آنرا مایه افتخار و شرافت خود و
منطقه میدانند و حق نیز همین است. شهید بدرالدین و تمامی شهدای جبهه
مبارزه با تروریسم سرگرم درهم شکستن توطئههای ننگین آمریکا و مزدوران
منطقه آمریکا بودند و جانفشانی آنها چه در کسوت رزمندگی و چه در کسوت شهادت
موجب افتخار و عزت و اقتدار است که توانستهاند ریشههای فساد و تروریسم
در منطقه را به درستی بشناسند و همگان را به سرکوب داعش و طیف همدستانش فرا
بخوانند.
همین اواخر بود که ژنرال «وسلی کلارک» فرمانده سابق ناتو اعتراف کرد آمریکا
و متحدانش، داعش را برای مقابله با حزبالله لبنان ایجاد کردهاند. ولی
امروزه واشنگتن در یک موضع عوام فریبانه برای سرپوش گذاشتن بر جنایاتش با
ژست مقابله با داعش وارد صحنه شده و هنوز هم اصرار دارد که مانع نابودی
داعش و سایر تروریستها شود، برای آنها به کمک رژیمهای فاسد منطقه، از
طریق زمین و هوا سلاح، مهمات، پول و تدارکات مورد نیاز تروریستها را ارسال
میکند و در مذاکرات سیاسی و در صحنه رسانهای برای حمایت و نجات آنها سنگ
تمام میگذارد.
اینکه اشغالگران صهیونیست مراتب خشنودی از شهادت فرمانده قهرمان حزبالله
را پنهان نمیکنند و اینکه واشنگتن هنوز هم این قهرمان مبارزه با تروریسم
را دشمن و تروریست معرفی میکند، برای بدرالدین و همرزمانش یک افتخار و
برای آمریکا و اشغالگران و رژیمهای فاسد و تبهکار منطقه یک ننگ بزرگ و
ابدی است.
بدرالدین و همرزمانش در مصاف با جنایتکارانی به شهادت رسیدند که دنیا قبول
دارد تروریست و جنایتکار خون آشام بودهاند. آمریکا اگر ذرهای صداقت و
شهامت داشت، برای حفظ ظاهر قضایا هم که بود، شهادت این اسطوره مقاومت و
دلاوری در برابر تروریستها را میستود. اما هنوز هم گرفتار «استاندارد
دوگانه» است و نیروهای مقاومت را اگر در جبهه آمریکا نباشند، تروریست
مینامد. این همان استدلال ابلهانه بوش کوچک است که میگفت یا با آمریکا
هستید یا با تروریست ها! ولی بعداً معلوم شد آمریکا و تروریستها عملاً در
یک جبهه هستند! و هنوز هم واشنگتن از افشای اسناد همکاری سیا و آل سعود با
تروریستها شرم و تردید دارد.
صرفنظر از این موضوع که در جایگاه خود بسیار حیاتی و تعیین کننده است،
آمریکا درخصوص حمایت ایران از نیروهای مقاومت ضد اشغالگری و ضد تروریسم در
منطقه و جوسازی علیه نقش بازدارنده سلاحهای موشکی ایران در مقیاس دفاعی هم
در مسیر عوام فریبانهای گام بر میدارد و ذرهای صداقت و حسن نیت در
مواضع و کلامش یافت نمیشود. این نکته بدیهی است که برجام صرفاً مربوط به
پرونده فعالیتهای صلح آمیز هستهای ایران بود ولی مسائل موشکی و توان
دفاعی ایران موضوعی نیست که واشنگتن با هزاران کیلومتر فاصله در این باره
دخالت و موضعی داشته باشد.
این حق طبیعی هر کشور مستقلی است که قابلیتها و مهارتها و توانمندیهای
دفاعی خود در مقیاسی بازدارنده را برای نومید کردن دشمنان شرورش فراهم و
نهادینه کند تا هیچ جنایتکاری حتی فکر تعرض و زورآزمائی هم به ذهنش خطور
نکند. علاوه بر این، ملت ایران خود قربانی تروریسم بوده و طعم تلخ شرارت
بیحد و مرز تروریستهای لجام گسیخته را چشیده است. این بدیهیترین اصول
انسانی است که ایران به درخواست سایر دولتها و ملتهای منطقه برای کمک در
جهت درهم شکستن جبهه پلید تروریستهای وحشی پاسخ مثبت دهد.
جای تعجب است که ناظران بینالمللی و حتی مقامات آمریکائی به کارآمدی و دقت
نظر ایران در مهار و سرکوب تروریسم در منطقه اذعان دارند ولی به طور
همزمان سایر مقامات واشنگتن ازتریبونهای رسمی ایران را به حمایت از
تروریسم متهم میکنند درحالی که خود عامل اصلی و مظهر حمایت جدی و موثر از
تروریستهای وحشی هستند. آمریکا و رژیمهای فاسد منطقه به خاطر پرونده سیاه
و نقش آشکار در حمایت، هدایت و تجهیز تروریستها در منطقه و فرامنطقه حق
ندارند فریبکارانه نقاب مبارزه با تروریسم به چهره برنند و در قامت
پرچمداران مبارزه علیه تروریسم، برای دیگران تعیین تکلیف کنند.
آمریکا و متحدانش آرزو داشتند داعش و سایر تروریستها بر دمشق و بغداد حاکم
باشند. این رشادتهای مردم سلحشور منطقه با حمایتهای ایران و حزبالله
لبنان بود که آن توطئههای سیاه نقش بر آب شد و آرزوی مشترک جبهه غربی –
عبری – عربی محقق نگردید بلکه به شکست و ناکامی و رسوائی منجر شد. اگر هیچ
دلیلی برای کشف و اثبات جایگاه رفیع شهید بدرالدین و همرزمانش به جز
شادمانی و خشنودی آشکار اشغالگران صهیونیست به عنوان سمبل تروریسم دولتی
وجود نداشت، همین یک مورد برای ستایش از شهدای مدافع حرم کافی بود که نشان
دهد رشادتها و جانفشانی آنها قلب پرتشویش اشغالگران را به درد آورده و
توطئه دشمنان ثبات و امنیت منطقه را در نطفه خفه کرده است.
بگذار حامیان واقعی تروریسم هرچه میخواهند بگویند ولی واقعیتهای عینی و
ملموس را ملتها به خوبی درک و باور میکنند که ایران پرچمدار واقعی مبارزه
با اشغالگری و تروریسم در منطقه است و چون طعم تلخ جنایات تروریستهای
وحشی را چشیده با تمامی توان و ظرفیت خود به حمایت از سایر قربانیان
تروریسم شتافته، حتی اگر دشمنان انسانیت را خوش نیاید و برای مسموم کردن
فضا و سیاهنمائی، در مقیاس جهانی همچنان عربده بکشند و از همدردی ایران به
خاطر شهادت قهرمانان جبهه مقاومت پیروز حزبالله لبنان، ابراز خشم و
ناامیدی کنند.
واقعیت ماهوی تروریسم چیست؟
تروریسم در عصر حاضر یکی از مهمترین دغدغه های دولتها در عرصه داخلی و بین
المللی شده است که چالشهای عظیمی را برای کشورها، مخصوصا قدرتهای بزرگ
ایجاد کرده است . اندیشمندان ، پژوهشگران و متخصصین نظرات متفاوتی را در
مورد علل این پدیده بیان نموده اند و ریشه های آن را از مناظر متفاوت و با
توجیه های سیاسی ، روانی ،اقتصادی ، اجتماعی ، ایدئولوژیکی و ... تبیین
کرده اند.
موجودیت رژیم خود ساخته اسرائیل و حمایتهای آمریکا از این کشور موجب
نارضایتی مسلمانان شده است که این مهم موجبات تاسیس گروه های جهادی بمنظور
مبارزه با دولت تروریستی اسرائیل را فراهم آورده است. چر اکه این گروه ها
(بدرستی) اظهار می کنند که احقاق حقوق مسلمانان و بویژه مردم فلسطین، به
روشهای مسالمت آمیز با توجه به حمایت های آمریکا از اسرائیل امکانپذیر نمی
باشد. ایالات متحده آمریکا از ابتدای تشکیل اسرائیل کمکهای فراوان اقتصادی ،
نظامی و سیاسی را در راستای بقای رژیم رو به زوال اسرائیل انجام داده است.
آمریکا تاکنون بیش از 100 میلیارد دلار کمک مستقیم (بیش از سه میلیارد دلار
در سال ) و مبالغ بسیار بیشتری را به صورت اعتبارات و وام به دولت
صهیونیستی اختصاص داده است. علاوه برحجم انبوه کمک های نظامی ، واشنگتن سهم
مهمی را در ایجاد و تقویت توان هسته ای تل آویو داشته است. از نظر سیاسی
نیز ایالات متحده تمامی تلاش خود را در مجامع بین المللی در جهت منافع و
امنیت اسرئیل بکار گرفته است که نمونه بارز آن بیش از 40 وتوی آمریکا در
سازمان ملل به نفع رژیم اشغالگر قدس بوده است.
آنچه که مشخص است تروریسم از منظر دین اسلام در هر شکل آن، امری مذموم است،
حال چه کشته شده ها مسلمان باشند چه متعلق به سایر ادیان. اما مقایسه ای
بین تعداد عملیات های تروریستی و قربانیان آن در طول سال های جنگ سرد و پس
از آن تا قبل از حادثه 11 سپتامبر 2001 و نیز مقایسه تعداد کشته های
مسلمانان در اثر حملات غربی ها و تعداد کشته های شهروندان غربی نشان می دهد
که چه کسی در این میان قربانی اصلی تروریسم می باشد.
آیا وقت آن نرسیده است که غربی ها با کمی تأمل و دوری از نگاه مغرضانه به
اسلام و مسلمانان، در پی شناخت تروریست واقعی و راه های مقابله با آن
برآیند؟ آیا تروریست خواندن مسلمانان و بدتر از آنT کسانی که در مقابل
اشغال سرزمینشان به پا خاسته اند، انتساب هر حادثه تروریستی به آنان بدون
ارائه دلایل مستند و دامن زدن به موج اسلام هراسی به خصوص پس از حوادث 11
سپتامبر می تواند به منزله فرار از واقعیت های تاریخی و واقعیت های موجود
محسوب شود؟ واقعیت موجود آن است که تروریسم حال حاضر؛ در رژیم غاصب
صهیونیستی ترجمه می شود و نه کشورهایی که در مقابل تروریسم بین الملل
اسرائیل جهاد می کنند که اگر نمی کردند تکلیف همگان امروز مشخص بود.
حقوق افراد درجامعه ارقام مختلفی دارد. یکی با رقمهای نجومی سر میکنند و یکی به اصطلاح با "آب باریکه"! اما در این بین حقوق مسئولین رده اول کشور هم کم نیست و میتوان چرتکهای بر آن انداخت.
به گزارش رای الیوم؛ اسراییل طی ادعایی گفته از کجا معلوم حزب الله خودش بدرالدین را نکشته است به خاطر اینکه وی مدت زمان زیادی در سوریه مانده بود و هیچگاه حاضر نشد تا به لبنان برگردد به همین خاطر حزب الله مجبور شده تا او را از سر راه بردارد(!)
رای الیوم ادامه داد: «اسراییل از اینکه حزب الله، موساد را به دست نداشتن در شهادت بدرالدین متهم نکرده ابراز تعجب کرده است.»
حزب الله روز گذشته خبر شهادت فرمانده کل شاخه نظامی خود در سوریه را اعلام کرد و این ضایعه را تسلیت گفت. شهید مصطفی بدرالدین برادر همسر و جانشین سردار شهید «حاج عماد مغنیه»، فرمانده سابق شاخه نظامی حزب الله بود.
وی از سال 1982 هنگامیکه از زندان کویت آزاد شد و فعالیت جهادی و مبارزاتی خود را در دوایر حساس امنیتی و نظامی مقاومت آغاز کرد، همواره از سوی سازمانهای جاسوسی اسرائیل، آمریکا و انگلیس تحت تعقیب قرار داشت و بارها از عملیات ترور جان سالم بدر برده بود.
پس از ترور شهید «عماد مغنیه» مسئولیت هدایت و راهبری شاخه نظامی حزب الله را برعهده گرفت. با آغاز بحران سوریه و ورود آن به مرحله نظامی، شهید بدرالدین حضور در این عرصه و مبارزه با گروههای تکفیری را وظیفه خود شمرد.
وی سال گذشته در دیداری خصوصی به یکی از فعالان رسانهای لبنان گفته بود: «وظیفه من مبارزه با توطئههای این کشورهاست و مبارزه در لبنان یا سوریه یا هر جای دیگر جز با در دست گرفتن پرچم پیروزی و با رسیدن به شهادت رها نخواهم کرد»
به گزارش سرویس سیاسی جام نیـوز، سعید جلیلی عصر روز گذشته در مراسم نخستین سالگرد درگذشت حجتالاسلام مهدی مطلبی که در مدرسه معصومیه قم برگزار شد با ابراز "یکی از بزرگترین نعمتهایی که خداوند به ما عطا کرده نعمت انقلاب اسلامی است"، اظهار داشت: انقلاب اسلامی پاسخ یک ملت به دعوت خدا و پیامبرش است، چرا که باعث شده اسلام در تمامی ارکان جامعه جاری و ساری شود.
وی حفظ موفقیت را از بزرگترین دغدغهها در تمامی موفقیتها دانست و افزود: اینکه چگونه یک پیروزی را بتوانیم بهخوبی نگهداری و تداوم آن را حفظ کنیم از بزرگترین سنتهایی است که انبیای الهی برای مردم بیان کردهاند و قطعاً اگر مردم به خواستهها عمل کنند منفعت آن را خواهند برد.
نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی بیان داشت: دشمنان ما بارها اعتراف کردهاند که ایران با اسلام حیات دوبارهای پیدا کرده و ایران به پدیدهای تبدیل شده که نمیتوان نفوذ و قدرت آن را انکار کرد و اگر میبینیم میگویند بدون ایران نمیتوان در برخی مسائل به نتیجه رسید نشان از قدرت جمهوری اسلامی در تحولات جهانی دارد.
وی به در بسته خوردن دشمنان ایران در مقابل اراده مردم اشاره کرد و تأکید داشت: دشمنان قسم خورده ما با آنکه قدرت و تجهیزات بیشتری نسبت به ما داشتهاند ولی هرگاه خواستند علیه این نظام کاری انجام دهد به سد محکم اراده مردم برخورد کرده و مجبور به عقب نشینی شدهاند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخش دیگری از سخنان ابراز داشت: زمانی که سردمداران آمریکایی با اعتراضاتی درباره کوتاهی در برابر ایران روبهرو میشوند بارها اعتراف کردهاند که ما همه کار کردهایم و اگر تاکنون پیشرفتی نداشتهایم چون نتوانستیم کاری از پیش ببریم.
وی بابیان اینکه دشمنان با تهدید نظامی، ترور، تحریم و... قصد داشتند تا جلوی هستهای شدن ایران را بگیرند ولی چون ملت اراده کرده بود که هستهای شود کاری از پیش نبردند، تصریح کرد: در زمان گفتوگوهای هستهای رئیس سازمان اطلاعات انگلیس اعلام کرد که ما از تمام اقدامات امنیتی استفاده خواهیم کرد تا ایران هستهای نشود و با خرابکاری، ارسال ویروس، ترور دانشمندان قصد پیشبرد فعالیتهای خود را داشتند ولی چون ملت اراده کرده بود که هستهای شود آنها ناگزیر به پذیرش حق ایران در غنیسازی هستهای شدند.
جلیلی ادامه داد: آمریکا و دشمنان ما با یکصدم هزینهای که برای براندازی ایران کردند میتوانستند در جاهایی دیگر 10 برابر استفاده کنند ولی وقتی با ملتی ایستاده روبهرو شدند و اراده آن را مشاهده کردند ناچار به عقبنشینی در بعضی بخشها شدند و حتی در عرصه نظامی با تجربهای که به دست آوردند دیگر به خود اجازه فکر نظامی علیه ایران را هم راه نداند.
وی خاطر نشان کرد: تردید و تحریف اراده ملت در دستور کار دشمنان قرار دارد و آنها امیدوارند با ترساندن ملت بتوانند از ایران امتیاز بگیرند و برخی در داخل مشغول آن هستند تا با ایجاد تردید نعمت انقلاب را از مردم بگیرند.
عضو شورای راهبردی روابط خارجی کشورمان ایجاد پسوند انقلابی و غیرانقلابی را از جمله اعمال نفوذهای دشمنان برشمرد و گفت: در طرفی برخی قرار دارند که تمام تلاششان این است که مؤلفههای حیات ملت ایران را کمرنگ کنند و در مقابل هستند کسانی مانند شهیدان چمران، احمدی روشن و مطلبیها که قصد تشویق مردم و هدایت آنها در مسیر پیشرفت را دارند.
وی دغدغه اصلی شهدای راه روشنگری را حفظ نعمت انقلاب دانست و اظهار داشت: آنها در این مسیر هشدار میدهند که نباید از مسیر انقلابی دور شویم و وقتی فهمیدند نفوذ و تحریف یعنی چه، با منطقی دقیق انقلابی هزینه کردند به جای اینکه از انقلاب هزینه کنند.
جلیلی در پایان به ترور شخصیتهای انقلابی اشاره کرد و گفت: دشمنان از تأثیرگذاری چنین شهدایی باخبرند و امروز آنچه بر عهده ما و شما در این مسیر قرار دارد ادامه انقلاب و پایبندی به آن است.