امنیت امروز کشور به برکت خون شهدای مدافع حرم است

به گزارش گروه سیاسیخبرگزاری میزان، حجت‌الاسلام محمد مهدی ماندگاری در مراسم تشییع پیکر سه شهید مدافع حرم که همزمان با شب وفات حضرت زینب (س) در حرم مطهر رضوی برگزار شد، اظهار داشت: اسامی همه شهدا در قرآن با عنوان یاران دین خدا یاد شده است.

وی افزود: مولود نامشروع امپریالیسم به نام تکفیری و داعشی آمده‌اند تا با اسلام مبارزه کنند اما شهیدان امروز با قرار گرفتن در صف شهیدان جنگ بدر و احد به دفاع از اسلام می‌پردازند.

کارشناس مذهبی با تاکید بر اینکه خانواده شهدا مفتخر هستند که عضوی از خانواده یاران امام حسین (ع) هستند، ابراز کرد: شهید رضا اسماعیلی توسط داعشیان ذبح شد، در حالی که تا آخرین نفس لبیک یا حیدر(ع) سر می‌داد، وی با بدنی بدون سر نزد خانواده خویش بازگشت.

ماندگاری سنگر اول تکفیریان را سوریه و عراق دانست و گفت: اگر مدافعان حرم در سوریه و عراق به دفاع بر نمی‌خواستند امروز ما باید در ایران به مبارزه بر می‌خواستیم، چراکه هدف از داعشیان براندازی شام نبود، بلکه نابودی عزت اسلام است.

وی با بیان اینکه امروز امنیت ما در کشور به برکت خون شهدای مدافع حرم مهیا شده است، ادامه داد: رهبر معظم انقلاب فرموده‌اند: اگر این شهدای مدافع در سوریه و عراق نمی‌جنگیدند، ما باید در همدان و کرمانشاه می‌جنگیدیم، لذا مسئولان باید بدانند اگر امروز می‌توانند در پشت میز به مسلمانان خدمت کنند به برکت خون همین شهیدان است و احترام به خانواده این شهدا یک ضرورت به شمار می‌رود.

استاد حوزه و دانشگاه به دفاع از خاک اسلام توسط مبارزان بدون مرز اشاره کرد و گفت: شهید افغانی، پاکستانی، ایرانی، عراقی، سوری و... تاج سر ما است، این‌ها ولی نعمت ما هستند چراکه مدافعان ارزش‌های اسلامی بوده و به والاترین هدف اسلام که دفاع از ارزش‌های اسلامی است، توجه کرده‌اند.

ماندگاری با بیان اینکه شهدای مدافع حرم، مدافعان حریم ولایت هستند، گفت: این‌ها شهیدانی هستند که از قافله امام حسین (ع) جا مانده‌اند و امروز با دفاع از خاک اسلام به دفاع از حریم ولایت برخاسته‌اند.

وی با بیان اینکه در سوریه دفاع از حرم حضرت زینب(س) و در سامرا دفاع از حرمین مطرح می‌شود، ابراز کرد: علاوه بر این مسائل امروز در ایران و افغانستان دفاع از اسلام مطرح می‌شود و هر فردی می‌تواند در هر نقطه از این کره خاکی به دفاع از اسلام بپردازد.

کارشناس مذهبی با طرح این سؤال که من و شما چند بار خود را سپر کرده‌ایم که حریم اسلام خدشه‌دار نشود؟ عنوان کرد: همه ما باید در صنعت، محیط اجتماعی، اقتصاد، حوزه و... مدافع حریم ولایت باشیم. بر این اساس مدافع حریم ولایت به معنای مدافع فرمان ولایت است.

از اس ۳۰۰ تقلبی تا اس ۴۰۰/ کدام سامانه به ایران رسید؟

خواب زمستانی حالت عدم فعالیت متابولیکی در جانوران و کندی درازمدت آن‌ها در زمستان است. در این حالت درجه حرارت بدن پایین آمده و تنفس آهسته‌تر می‌شود. دلیل این حالت در جانوران، زنده ماندن در زمستان، بقاء در زمان کمبود غذا و بهره‌برداری از بافت چربی است. فصل زمستان به طور معمول برای جانورانی که در این فصل می‌خواهند به وسیله دوره‌های منقطع خواب زمستانی مشخص می‌شوند که توسط خصوصیات فردی درجه حرارت بدن به میزان عادی قابل برگشت است.

 

شاید در نگاه اول واژه ای چون متابولیک ربطی به تیتر و لید انتخابی نداشته باشد! لکن در ابتدای امر، پرداختن به موضوع خرس‌ها چندان هم خالی از لطف نیست. خرس‌هایی که 9 سال پیش از آب گل آلود ماهی گرفتند و با همان غذای چرب و چیلی مدت مدیدی را در خواب زمستانی  سپری نمودند. در ادامه این تجربه خواب بلند، برای آن‌ها به مثابه خواب سگ مردان آنجلس تفسیر نشد تا جایی که خرس‌های قصه ما به خوبی دانستند  که ثمره  این خواب طولانی، چیزی جز پایین آمدن میزان تنفس، پایین آمدن دمای بدن و از دست دادن ذخایر چربی نیست. از این رو با آمدن بهار 95، بیئرها (خرس‌ها)  ترجیح دادند تا از خواب زمستانی برخیزند. به نحوی که اولین نتیجه این برخاستن نیر خود را در تاریخ 29 فرودین ماه سال 95 و در رژه ارتش جمهوری اسلامی ایران به نمایش گذاشت.

 

ماجرای اس 300 ها چه بود؟

در سال 2007 میلادی قراردادی به ارزش 800 میلیون دلار برای فروش 65 سامانه S-300 PMU-1 از سوی روسیه به ایران امضاء شد. موشکی که در آن زمان از بهترین‌های دنیا به شمار می‌رفت! سامانه‌ای که  توانایی پیگیری همزمان ۱۰۰ هدف و درگیری همزمان با ۱۲ هدف دیگر  را نیز داراست. زمان آماده‌سازی آن حدود ۵ دقیقه و موشک‌های آن از نوع انبارشونده‌است که مانند مهمات معمولی نیاز به هیچگونه نگهداری در مدت عمر مفید خود نداشته و به راحتی می‌توانند از تاکتیک "بزن و در رو" استفاده کنند.

 

از طرفی نیز در آن دوره خون تازه ای به رگ‌های صنعت هسته ای تزریق شده بود که تهدیدات دشمنان را در پی داشت. از این رو وجود یک سامانه دفاعی قدرتمند برای محافظت نیروگاه‌های هسته ای از جنگنده‌هایی که برای این مأموریت طراحی شده بودند ( مانند اف 15 و اف 16 های اسرائیلی)؛ به شدت حس می‌شد. همین شد تا ایران برای هر چه سریع تر تحویل گرفتن این سامانه، مبلغ 166 میلیون 800 هزار دلاری را به عنوان پیش پرداخت به روس‌ها بپردازد. در این بین همه چیز داشت خوب پیش می‌رفت تا آنکه در چهارم فروردین 1386 قطعنامه 1747 شورای امنیت علیه ایران تصویب شد که طبق یکی از بندهای آن، هر گونه خرید و فروش تسلیحات سنگین با ایران ممنوع اعلام شده بود. به دنبال این اتفاق، روس‌ها نیز بلافاصله جرزنی کرده و از اجرای روند فروش اس 300 به ایران سر باز زدند. حال آنکه پیش از صدور قطعنامه قرار داد بسته شده بود و روس‌ها موظف به تحویل سامانه فوق بودند. ایران به استناد به همین دلیل در خواست غرامت 4 میلیارد دلاری را نمود.

 

روس‌ها که خود را در بد شرایطی دیده بودند، پیشنهاد سامانه‌های دیگری را به کشورمان دادند.سامانه‌های مشابهی که هیچکدام کارآیی اس 300 را برای ایران نداشت و عملاً یک سامانه تقلبی بود که در نبرد واقعی کارآیی نداشت اما مسئولین وقت به خوبی می‌دانستند که قطعنامه بهانه ای بیش نیست و مشکل اصلی خود اس 300 است چرا که اگر واقعاً فروش سلاح سنگین به ایران ممنوع اعلام شده، پس چطور روس‌ها حرف از سامانه جایگزین می‌زدند!؟ این ادعا زمانی روشن تر شد که روس‌ها بعد از کشمکش‌های فراوان حاضر به تحویل اس 300 شدند اما با سفر ایهود اولمرت " نخست وزیر مستعفی رژیم صهیونیستی" در سال 1387 به روسیه، پیشنهادهای وسوسه انگیز مالی آل سعود و بعده ها فشارهای سارکوزی و اوباما، بارها نظر روسیه در تحویل این سامانه دفاعی بازگشت.این روند ادامه یافت تا اینکه با رخ دادن ماجرای سوریه و حضور روس‌ها در کنار ایران و سپس سفر پوتین به ایران و دیدار با مقام معظم رهبری، خرس‌ها دانستند که این خواب زمستانی چیزی جز ضرر برای خودشان ندارد و از این رو تصمیم گرفتند تا در تاریخ 25 فرودین سال 95، اس 300 ها را از طریق بندر انزلی به جمهوری اسلامی ایران تحویل دهند. تحویلی که از آن، متنبه شدن ناگهانی روس‌ها چندان استنباط نمی‌شود. شاید خرس‌ها در فصل بهار، هوس ماهی جنوب کرده باشند. شاید هم چون خودمان نمونه مشابه داخلیش را تولید کردیم؛ روس‌ها به این نتیجه رسیدند که تحویل دادن اس 300، فرصت خوبی برا ایجاد رابطه بهتر و فراموش کردن گذشته می‌باشد! لکن چیزی که در این میان حائز اهمیت است؛ تحویل گرفتن اس 300 بدون حتی نوشتن یک بند خط است!

 

روس‌ها دستخوش تاخیرشان را پرداختند

با ورود سامانه موشکی زمین به هوای اس 300 به ایران و نمایش آن در رژه ارتش، دو نکته توجهات پژوهش کده های نظامی دنیا را به خود جلب کرد. بدین ترتیب که موسسه "”American Enterprise institute در گزارشی که در آن به اس 300 های ایران می‌پردازد؛ از تحویل سامانه  S-300 PMU-2 خبر می‌دهد. این در حالی است که طبق قرارداد، ایران یک مدل پایین تر از این سامانه را سفارش داده بود. شایان ذکر است که پی‌ام یو 2 با نوع یک آن، در حدود 105 کیلومتر تفاوت برد دارد و این خود یک مزیت بسیار مثبت برای رهگیری اهداف در فاصله دورتر می‌باشد. متاسفانه در این بین عده ای سعی داشتند تا با وارونه جلوه دادن مدل قرارداد و مدل دریافتی، تحویل اس 300 را یک شکست برای جمهوری اسلامی ایران تلقی نمایند. حال آنکه نمونه مدرن این سامانه تحویل گرفته شده و به راحتی می‌تواند بزرگ‌ترین تهدید برای جنگنده‌های منطقه به حساب بیاید. از طرفی نیز اگر این سامانه از رده خارج بود، هیچگاه یانکی‌ها و صهیونیست‌ها به چه کنم چه کنم نمی‌افتادند چرا که در  بخشی دیگر از گزارش موسسه "”American Enterprise institute  خصوصیت‌های بارز این سامانه نام برده شده ودر ادامه از اینکه ایران حتی به دنبال بهتر از آن هم هست، یاد می‌کند. همچنین  اگر این سامانه از نوع قدیمی بود؛ هیچ گاه خبرگزاری اسپوتنیک نیوز اینگونه درباره‌اش نمی‌نوشت: چهره وابستگان نظامی و خبرنگاران خارجی در حین نمایش تسلیحات دفاعی در روز ارتش ایران دیدنی بود اکثراً گرد شده بود، البته چشم بادامی‌ها بیضی! ولی وقتی اس ۳۰۰ ها بیرون آمد به یکباره همه برق می‌زد. البته بعد متوجه شدیم چشم‌هایشان نیست که برق میزند بلکه دوربین‌هایشان است که برق می زند چون چشم‌ها رفته بود پشت دوربین‌ها.

 

نکته بعدی ای که شاید خیلی عجیب به نظر برسد، تحلیل جالبی است که پیج های تخصصی نظامی در شبکه‌های اجتماعی در این خصوص ارائه داده‌اند. در این تحلیل به اتاقک کنترل و فرماندهی ای که در رژه اخیر ارتش به نمایش گذاشته شده است، اشاره می‌کند. این اتاقک شباهت بسیار زیادی به اتاقک فرماندهی سامانه اس 400 داشته و با استناد به نوع سقف اتاقک، پذیرش این موضوع قابل تأمل تر می‌شود. البته شایان ذکر است که این نوع اتاقک توانایی شبکه شدن با اس 300 را نیز دارد لکن سوالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که چرا تحویل به ایران طبق استانداردهای معمول صورت نگرفته است ؟ یا اینکه آیا ایران در کنار اس 300، اس 400 هم تحویل گرفته است؟ با توجه به مطرح شدن خرید جنگنده سوخو 30، انواع موشک‌های هوا به سطح، تانکتی 90 و... از روسیه، این سؤال چندان هم دور از منطق به نظر نمی‌رسد.

 

چرا ایران اس 300 را تحویل گرفت؟

در کنار تمام این اما اگر ها و شبهه پراکنی ها، عده ای نیز به گوشه دیگری از این جبهه رفته و شبهه اینکه "چرا با وجود پیشرفت ادوات نظامی، ما همان اس 300 را خریدیم؟" را مطرح می‌کنند. پاسخ این سؤال از چند منظر قابل بحث است. نکته اول اینست که آنموقع که ما قرارداد اس 300 را بسته بودیم؛ این سامانه بهترین بود. جمهوری اسلامی ایران نیز در همین راستا قرارداد بست و پیش پرداخت را نیز طبق قرارداد به حساب طرف روسی واریز نمود. حال سؤال اینجاست که چطور می‌شود قرارداد جنس معینی را کسی ببندد، بابتش پول بپردازد و در نهایت انتظار داشته باشد که طرف مقابل خارج از قرارداد به آن‌ها جنس دیگری بدهد؟! پس قطعاً عاقلانه به نظر می‌رسد که گرفتن جنسی که بخشی از پولش را داده‌ایم، بهتر از نگرفتنش باشد.

 

نکته دوم آنست که این سامانه هنوز هم آنچنان از کار افتاده نیست. شاید نتواند کارایی چندانی در برابر تکنولوژی روز دنیا داشته باشد اما به خوبی می‌تواند جنگنده‌های موجود در منطقه (مانند اف 16 و اف 15 های ترکیه و عربستان) را مهار کرده و تحت کنترل داشته باشد. حال آنکه جنگنده پیشرفته رپتور آمریکا به تعداد کمتر از انگشتان یک دست در منطقه حضور دارد و شایان ذکر است که به خاطر تکنولوژی پیشرفته این هواپیما، آمریکا هیچگاه حاضر نخواهد شد که آن‌ها را در اختیار کشورهای عربی ای بگذارد که خود از خلبانان اجاره ای استفاده می‌کنند کما اینکه تا کنون نیز ارتش آمریکا این کار را نکرده و اف 22 رپتور را تنها در اختیار ارتش خودش قرار داده است. پس به راحتی می‌توان دریافت که با توجه به شرایط منطقه، وجود سامانه اس 300 بسیار مفید خواهد بود.

 

نکته بعدی نیز استفاده از رادار این سامانه در جهت رفع برخی خلع‌ها و همچنین به کار گیری این سامانه غیر بومی در مأموریت‌های مستشاری آینده است. به نحوی که تجربه سوریه نشان داد که روس‌ها با استقرار سامانه اس 400 در سوریه،  نقش بازدارندگی قابل توجهی را ایفا کردند. ایران نیز می‌تواند در شرایطی مشابه و با مخفی نگه داشتن تکنولوژی بومی، همین نقش را بعده ها ایفا نماید.

 

هوشیاری مسئولین نظامی در رسانه ای نمودن اس 300

شاید عرف نظامی در همه جای دنیا اینطور حکم کند که وقتی یک کشور صاحب سیستم دفاعی قدرتمندی می‌شود؛ تا مدتی آنرا مخفیانه نگاه دارد. اما چرا از همان ساعات اولیه ورود اس 300، عکس کامیون‌های حامل آن در شبکه‌های اجتماعی پخش شد؟ با توجه به اینکه  9 سال بین ایران و روسیه بر سر تحویل اس 300 کشمکش وجود داشته است و همچنین با ساخت مدل ایرانی اس 300 و لزوم ارائه آن به جهانیان برای اثبات قدرت علمی و همچنین تولید مدل‌های بالاتر در جهان، مقوله مخفی نگه داشتن اس 300 چندان جوابگو نبود. از این جهت مسئولین نظامی کشور با ویژه جلوه دادن این مبادله، ذهن‌های غربی‌ها را از موشک‌های بومی (برگ برنده اصلی) دور و تهدید را به فرصت تبدیل کردند.

 

در این میان شاید ایراداتی هم وارد شود که به طور مثال رسانه ای شدن سامانه اس 300 ممکن است در منطقه رقابت تسلیحاتی را برای مقابله با ایران ایجاد کند! لکن همانطور که در قبل نیز اشاره شد؛ فروش تسلیحات فوق پیشرفته از جانب آمریکا به کشورهای منطقه محال به نظر می‌رسد. شاهد این ادعا نیز پشیمانی حاصل از فروش اف 14 به ایران توسط آمریکا در قبل از انقلاب بود.

 

حال با تمام این اوصاف به نظر می‌رسد  که اس 300 تنها کاهی باشد در کنار انبوه موشک‌های بومی! موشک‌هایی که قبل از اس 300 و به همت سردار شهید تهرانی مقدم، سالیان سال مملکت را از گزند بیگانه در امان نگاه داشت و حال با ورود موشک اس 300 به عنوان یک سامانه قدرتمند، تنها گوشه ای به قدرت موشکی ایران اضافه خواهد شد. قدرت‌هایی که با قاطعیت این تضمین را به ما می‌دهند که اگر خودمان خراب نکنیم، هیچ احدی قادر به خراب کردن نیست.



آل خلیفه و آل سعود قدرت هجمه علیه ایران را ندارند/ دستگاه دیپلماسی نسبت به ادعای مقامات بحرینی واکنش نشان دهد

محمد صالح جوکار عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با خبرنگار گروه سیاسی خبرگزاری میزان درباره ادعای مقامات بحرینی مبنی بر دست داشتن ایرانی ها در حادثه تروریستی روستای کرباباد نزدیک شهر منامه و طرح این موضوع که ایران این حادثه را در پاسخ به بیانیه اجلاس سران کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی در استانبول انجام داده است، اظهارکرد: حکومت بحرین حاکمیتی نامشروع که هیچ گونه مقبولیتی در بین مردم ندارد و اکثریت مردم این کشور از حاکمیت موجود در بحرین ناراضی هستند از این رو حکام آل خلیفه به هیچ وجه نمی توانند مشکلات داخلی و خارجی خود را به نوعی به کشورهای دیگر از جمله ایران منتقل کرده و اتهام زنی  کنند.

وی افزود: بحرین دارای مشکلات جدی از نظر ساختار حکومتی است و بدون شک باید منتظر باشیم تا درآینده ای نزدیک حاکمیت این کشور سرنگون شود.

عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه دولت حاکم بر بحرین نامعقول و نامشروع است، تصریح کرد: این اتهام ها به نوعی فرافکنی  و فرار از مشکلات داخلی است. از این رو این گونه ادعاها هیچ تأثیری را در منطقه و علیه ایران نخواهد داشت.

جوکار اظهارکرد: مقامات دیپلماسی کشورمان باید پاسخ جدی را نسبت به این گونه اظهارات مقامات بحرین ارائه دهند و در این باره موضع مستحکم و جدی را اتخاذکنند.

وی با اشاره به اینکه بحرین یک کشور کوچک و فاقد مشروعیت و مقبولیت در منطقه است، تصریح کرد: موضع مستحکم و نگاه از بالا دستگاه دیپلماسی کشورمان دراین موضوع الزامی است.

عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی درباره افزایش هجمه برخی کشورهای عربی نسبت به ایران در طی ماه های اخیر گفت: بدون شک این گونه مواضع برخی کشورهای عربی علیه ایران جزو سیاست های آمریکا در منطقه محسوب می شود زیرا دولتمردان آمریکایی به دنبال اتخاذ سیاست های خود درمنطقه علیه ایران هستند از این رو از طریق تحریک کشورهای عربی علیه ایران وارد عمل شدند.

وی تصریح کرد: آنها به نوعی در صدد هستند با تحریک کشورهای عربی سیاست های خود را در جهت فشار علیه جمهوری اسلامی ایران به کار ببندند و گرنه آل سعود و آل خلیفه هیچ قدرتی برای مقابله با ایران ندارد و تنها به بلندگو و مهره آمریکا درمنطقه تبدیل شدند.

انتظار آمریکا از برجام تحمیل کاپیتولاسیون به ایران است

یک تحلیلگر آمریکایی تاکید کرد دولت آمریکا خواهان پذیرش کاپیتولاسیون از سوی ایران است و چنین توقعی موجب مرگ برجام می‌شود.

شیرین هانتر در پایگاه تحلیلی لوبلاگ نوشت: گویا آمریکا نه در پی جلب همکاری تهران در حل منازعات منطقه بلکه خواهان پذیرش کاپیتولاسیون و تمامی خواسته‌های آمریکا و متحدانش از سوی ایران است اما تداوم رفتار کنونی آمریکا بعد از برجام موجب مرگ آن می‌شود.

شیرین هانتر استاد دانشکده روابط خارجی دانشگاه جرج تاون موفقیت برجام را در «هاله‌ای از ابهام» توصیف کرد. هانتر در تشریح «بزرگ‌ترین آسیب به برجام»، به جلوگیری از استفاده ایران از دلار در مناسبات تجاری بین‌المللی خود از سوی آمریکا اشاره کرد و نوشت: «به این ترتیب ایران نتوانسته است به مبلغی نزدیک به 100 میلیارد دلار که کشورهای مختلفی از جمله هند به آن بدهکارند، دست پیدا کند. همچنین بانک‌ها و بازرگانان اروپایی نیز از آغاز مجدد روابط خود با ایران نگران شده‌اند چرا که آمریکا در گذشته آنها را در این خصوص میلیاردها دلار جریمه کرده است.»

وی افزود: «واشنگتن استدلال می‌کند که برجام آمریکا را ملزم نمی‌کند پیوستن دوباره ایران به اقتصاد جهانی را تضمین کند و کاخ سفید اعلام کرده است، صدور مجوز استفاده مجدد بانک‌های غیرآمریکایی از دلار در مناسبات خود با ایران بخشی از برجام نیست.» هانتر استدلال فوق را نادرست خواند و تاکید کرد: «سازمان ملل در سال 2008 محدودیت‌های بانکی را علیه ایران اعمال و دولت اوباما چندی بعد تحریم‌های بانکی بسیار سنگینی را به طور یکجانبه علیه ایران وضع کرد.

در واقع یکی از اهداف اصلی ایران از دستیابی به برجام برقراری مجدد ارتباطات بانکی بوده است و نمی‌توان پذیرفت که چنین توافقی بخشی از برجام نبوده باشد.» هانتر تصریح کرد: حتی اگر این مسئله خاص نیز به لحاظ فنی بخشی از توافق هسته‌ای نباشد، ایرانی‌ها در حال پی بردن به این مطلب هستند که آمریکا ادبیات برجام را هرگونه که می‌خواهد تفسیر می‌کند و حداقل بر اساس روح توافق رفتار نمی‌کند. چنین تعبیر و تفسیری (از برجام از سوی آمریکا) اگر ادامه پیدا کند می‌تواند به معنای مرگ برجام باشد.

وی یادآور شد: گرچه شاید کشوری مانند آمریکا چندان نگران وجهه بین‌المللی خود به خاطر نقض تعهد نباشد اما این امر درباره سیاستمداران ایران صدق نمی‌کند. برای مذاکره‌کنندگان ایرانی صادق نبودن آمریکا می‌تواند به معنای خاتمه کار حرفه‌ای آنها یا چیزی بدتر از آن باشد. به این ترتیب، امکان اینکه روحانی برای دوره بعدی ریاست‌جمهوری انتخاب نشود، افزایش می‌یابد.

این تحلیلگر آمریکایی همچنین در تحلیل اهداف کاخ سفید از برجام تاکید کرد: رفتار کاخ سفید بعد از توافق هسته‌ای نشان نمی‌دهد که آیا واشنگتن واقعا خواهان تعدیل سیاست‌های ایران و همکاری سازنده تهران برای برقراری صلح و ثبات در منطقه هست یا خیر؟ بعد از حادثه یازده سپتامبر سال 2001 و حمله آمریکا به افغانستان در زمان ریاست جمهوری «محمد خاتمی»، ایران به آمریکا در ساقط کردن رژیم «طالبان» کمک کرد اما «جورج بوش» رئیس‌جمهوری وقت آمریکا، ایران را در «محور شرارت» جای داد.

سابقه فوق گویای این است که ایالات متحده می‌خواهد سیاست ایران را تا تغییر حکومت تهران یا حتی تجزیه این کشور بی‌ثبات نگه دارد.

وی نوشت: «از سوی دیگر وقتی ایران همچنان به عنوان یک تهدید مطرح شود، بهانه‌ای برای جلوگیری از رشد و توسعه اقتصادی آن وجود دارد. این استراتژی را «دنیس راس» مقام عالی‌رتبه سابق آمریکا مطرح کرده است.

تناقض ماجرا در این است که آمریکا در عین حال همچنان از ایران می‌خواهد به حل منازعه یمن، سوریه و عراق کمک کند اما اگر آمریکا به توقعات خود از برجام پایان ندهد، چرا ایران باید چنین کاری بکند؟ پس از اینکه ایران در افغانستان به آمریکا کمک کرد عملا از تمامی مسائل افغانستان که مستقیما بر امنیت ایران تاثیر می‌گذاشت، کنار گذاشته شد.» این تحلیلگر آمریکایی در تشریح معنای «کمک» ایران از نگاه واشنگتن افزود: «در واقع، آمریکا اعتقاد دارد که ایران باید مواضع واشنگتن و متحدانش را دربست قبول کند.

 به عبارتی، همکاری از نظر آمریکا به معنای «کاپیتولاسیون» است اما ایران نمی‌تواند مطمئن باشد که این کار، آمریکا و متحدانش را راضی خواهد کرد. طنز ماجرا این است که با تضعیف میانه‌روهای ایران، کار دولت آمریکا که می‌خواهد تهران تغییرات دلخواه واشنگتن را اعمال کند، دشوارتر خواهد شد.»

هانتر می‌افزاید: اگر آمریکا به دولت‌های هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی پاسخ مثبت می‌داد، بسیاری از تغییرات مورد نظر کاخ سفید مثلا در زمینه حقوق بشر می‌توانست تاکنون محقق شده باشد.

لیبراسیون: سیاست آمریکا نگرانی از تجارت با ایران را افزایش داده استسیاست‌های آمریکا پس از اجرای توافق برجام، نگرانی بانک‌ها و بازرگانان در زمینه روابط با ایران را افزایش داده است.

روزنامه فرانسوی لیبراسیون در گزارشی خاطرنشان کرد: بسیاری در آمریکا و اروپا در حالی که مشتاق بودند یک توافق موفق و یک دوران جدید در روابط تهران و واشنگتن بخشی از میراث اوباما خواهد بود، متوجه شدند که دولت اوباما تجارت با تهران را منع می‌کند.

این روزنامه می‌افزاید: گرچه در ایران این توافقنامه منتقدان زیادی دارد اما تاکنون اجرای آن در ایران به خوبی انجام شده است با این حال شرکت‌ها و دولت‌های اروپایی و آسیایی، عمدتا بانک‌ها، از انجام تجارت قانونی با ایران به علت بلاتکلیفی بر سر تحریم‌های باقیمانده، پا پس می‌کشند.

آنها خواهان توضیح کتبی درباره این هستند که مقررات مالی و قوانین جاری آمریکا اجازه چه کاری را به آنها می‌دهد. در اصل، آنها خواهان تضمینی هستند که آمریکا، آنها را برای معاملات با ایران تحت پیگرد قرار نخواهد داد یا مجازات نخواهد کرد.

واردات 4 میلیارد دلار لوازم آرایش در ولنگاری پسا‌برجامبرندهای لوازم آرایش و مد غربی برای ورود به ایران پس از برجام خیز برداشته‌اند.

وبسایت صدای آمریکا در گزارشی نوشت: رقابت برندهای لوازم آرایش و مد غربی برای ورود به ایران در حالی داغ شده است که وقتی «نگین فتاحی - داسمال» اولین شعبه از سالن‌های زنجیره‌ای آرایش ناخن خود را در ایران افتتاح کرد، با استقبال مدگراهای ایرانی مواجه شد.

فتاحی می‌گوید با لغو تحریم‌های اقتصادی بین‌المللی ایران، وقت آن رسیده است که یک برند ممتاز بین‌المللی وارد ایران شود.

نگین فتاحی شهروند اماراتی متولد ایران که مدیر سالن‌های زنجیره‌ای کاشت و آرایش ناخن و همچنین سالن پیرایش و ناخن مردانه در امارات است، در مصاحبه با «فورچون» می‌گوید: زنان ایرانی (!) تشنه هر چیز اصیل و وارداتی از غرب هستند. با این حال برخی مشتریان به دیده شک به شعبه تهران این سالن مانیکور نگاه می‌کنند.

بنابراین گزارش شرکت لوازم آرایش فرانسوی «سفورا» نیز در ایران شعبه ‌باز می‌کند. برخی برندهای ممتاز غربی که حتی در زمان تحریم محصولات خود را به دست مشتریان ثروتمند ایرانی می‌رساندند، حالا در تلاش برای ورود مستقیم به ایران هستند. وضع محصولات آرایشی نیز مشابه است.

مرکز پژوهش‌های مجلس بازار لوازم آرایش ایران را بیش از چهار میلیارد دلار در سال تخمین زده است.

خروج میلیاردها دلار از کشور برای لوازم آرایش در حالی است که دولت همواره از محدودیت‌های درآمدی ارزی نالان بوده و از سوی دیگر وعده داده که در پسا برجام، فناوری تولید برای رونق اقتصادی وارد کشور شود.

دقیقاً کجای برجام افتخار برای ایران استآقای روحانی شما فرمودید که برجام یک افتخار سیاسی و حقوقی برای تاریخ ملت ایران ثبت کرده است؛ اما رئیس بانک مرکزی دولت شما فرموده‌اند که «تقریباً هیچ چیز از اجرای برجام نصیب ایران نشده است.» با نهایت احترام و ادب از جنابعالی می‌پرسم که چگونه می‌توان تقریباً هیچ چیز را افتخار سیاسی و حقوقی برای تاریخ ملت ایران تلقی کرد؟

دکتر سید حمیدرضا طالقانی حقوقدان و استادیار دانشگاه ضمن نقد سخنان توأم با عصبانت و پرخاشگری رئیس جمهور در سمنان نوشت: امروز منتقدان برجام در این باره سخن می‌گویند؛ زیرا روغن ریخته را نمی‌توان جمع کرد؛ اما بیشترین نقدها را می‌توان در اظهارنظرهای دولتمردانی مشاهده کرد که خود شما آنان را منصوب کرده‌اید! چندی پیش شاهد اعتراف سخت و دردناک آقای دکتر علی‌اکبر صالحی بودیم که قبلاً یکی از مدافعان سرسخت برجام بود و با واکنش بسیار تند شما مواجه شد؛ تا بلکه سایرین ماست خود را کیسه کنند؛

 اما گویا فاجعه آنقدر عمیق است که دوستان نزدیک شما، از واکنش مزبور عبرت نگرفته و برای تبرئه خود در پیشگاه ملت و در واکنش به شتاب روزافزونی که تنویر افکار عمومی در درک ماهیت برجام دارد، در ابراز واقعیت، از یکدیگر سبقت می‌گیرند. چگونه می‌توان اظهارات رئیس کل بانک مرکزی جناب آقای دکتر سیف و حتی آقای زنگنه را در مورد برجام، علی‌رغم همه خطراتی که آنان را در عرصه مدیریتی تهدید می‌کند، نادیده گرفت.

به گزارش رجانیوز، در ادامه این نامه انتقادی آمده است: من هنوز هم نفهمیده‌ام که عصبانیت شما، از چه کسی یا چه کسانی بود؟ شما بدون آنکه از کسی اسمی ببرید، کسانی را که در نقد برجام سخن می‌گویند، بی‌غیرت و فاقد تعصب ملی توصیف کردید و فرمودید: «کجا رفت تعصب ملی و غیرت دینی؟» از آن رو که امروز دیگر فقط رقبای سیاسی شما نیستند که برجام را نقد می‌کنند، بلکه مدیران ارشد در دولت خود شما نیز در این باره صریحاً سخن می‌گویند، چطور ممکن است رئیس جمهور، حتی آنان را نیز بی‌غیرت و فاقد تعصب ملی بداند و با این حال، آنها را در موقعیتی که از ناحیه رئیس جمهور دارند، ایفا کند؟

شما فرمودید که دوران نقد برجام سپری شده است. این سخن بسیار عجیبی است که سکاندار اجرایی کشور به زبان می‌آورد. واقعیت این است که دوران هیچ واقعیت تاریخی، تمام شدنی نیست؛ حتی واقعیاتی که صرفاً در کتابهای تاریخ جا خوش کرده‌اند. آیا ما اجازه داریم که به تحلیلگران تاریخ بگوییم که دوران نقد امتیازاتی چون توتون و تنباکو، امتیاز رویتر، امتیاز ترکمانچای و گلستان و غیره به سر آمده است و دیگر نباید از آن سخنی بگویند؟!

آقای رئیس جمهور! اگر دوران نقد برجام گذشته است، بفرمایید دوران نقد آن کی بود که حالا دیگر سپری شده است؟ شما که در دوران قبل از امضای برجام نیز منتقدان را با الفاظ توهین‌آمیز و فضاسازی رسانه‌ای و تخریب و... به شدت نکوهش می‌کردید پس از منظر جنابعالی، نه قبل از امضای برجام و نه بعد از اجرای آن، زمان نقد برجام نبوده و نیست! آیا بهتر نیست دستور بفرمایید که نقد و انتقاد، برای همیشه ممنوع!

چرا ما از دیروز و دوستان شما در امروز و همه و همه در فردا و فرداها حق ندارند بگویند و بپرسند که در ازای بخش وسیعی از دستاوردهای هسته‌ای که آن را بدواً و نقداً به باد فنا دادیم؛ قلب راکتور اراک را از بتن پر کردیم؛ صدها تن اورانیوم غنی شده را که برای آن خون‌های دانشمندان هسته‌ای ما بر زمین ریخت، تحویل بیگانگان دادیم و به خارج از کشور منتقل کردیم؛

بسیاری از دانشمندان هسته‌ای کشور را از کار برکنار کردیم؛ غنی‌سازی را از بیست درصد به سه و نیم درصد کاهش دادیم؛ نوزده هزار سانتریفیوژ فعال را از گردونه خارج و به کمتر از شش هزار تقلیل دادیم؛ مرکز فردو را از جایگاه واقعی‌اش، به حداقل ممکن رساندیم و دهها سؤال بی‌جواب دیگر، چه مزیتی به دست آورده‌ایم؟

شما از مزیتهای روی کاغذ سخن می‌گویید. بر فرض که این مزیتها عادلانه و پیروزمندانه باشد، بفرمایید که همین مزیتهای حداقلی، کی از روی کاغذ، به واقعیت و سرانجام عملی مبدل می‌شود؟

خبر تلخ «تقریباً هیچ» سیف را جلیلی 8 ماه قبل پیش‌بینی کرده بودآنچه رئیس بانک مرکزی بعد از مذاکره با وزیر خزانه داری آمریکا به آن رسید؛ چند ماه قبل در کمیسیون برجام تشریح شده بود اما هشدار درباره عدم رفع تحریم بانکی در کمیسیون برجام، جدی گرفته نشد!

به گزارش رجانیوز: در حالی ولی‌الله سیف رئیس بانک مرکزی در مصاحبه با تلویزیون بلومبرگ از دستاورد اقتصادی «تقریباً هیچ» برای تهران در برجام خبر داد که سعید جلیلی و تیم سابق دیپلماسی هسته‌ای بارها در کمیسیون تخصصی برجام در شهریور 94 از برداشته نشدن و عدم لغوتحریم‌های مالی و بانکی در متن برجام پرده برداشته بودند که با بی‌سواد خواندن آنها از سوی دولت مواجهه شده بود.

سیف در جریان سفر به آمریکا گفت: ایران سه ماه بعد از اجرایی شدن برجام، توان دست‌یابی به 100 میلیارد دلار دارایی ضبط شده در خارج از کشور را نداشته و برای پرداخت صورت‌حساب‌هایش در مبادلات خارجی به دنبال راهی برای استفاده از دلار است.

سیف، جمعه به تلویزیون بلومبرگ گفت: «تقریباً هیچ چیز» از این توافق که در روز 16 ژانویه اجرایی شد عاید ایران نشده است. یکی از نیازهایی که قطعاً ما داریم تبدیل کردن ارز است برای اینکه بتوانیم به تأمین کنندگان (کالا) پول پرداخت کنیم. این، نیازمند دسترسی به نظام مالی آمریکا است.

این صحبت‌های سیف در حالی است که سعید جلیلی دبیر سابق شورای عالی امنیت کشور در کمیسیون تخصصی برجام در شهریور سال قبل با بیان اینکه تحریم روابط بانکی ممنوعیت چرخه دلار را به دنبال دارد، توضیح داد: «ممنوعیت این چرخش یعنی تراکنش نقل و انتقال دارایی‌های اتباع ایرانی از جمله دولت ایران به طور مثال سفارتخانه‌ها از طریق حساب ارزی در بانک‌های خارجی ممکن نخواهد بود و این تحریم کماکان باقی است و نه تنها بعد از 8 سال لغو نمی‌شود بلکه تنها عنوان کرده‌اند بعد از 8 سال موضوع را پیگیری می‌کنند.»

جلیلی با تأکید بر اینکه تداوم تحریم بانکی بر تراکنش مالی نفتی نیز تأثیرمی‌گذارد، ادامه داد: «اگر که کشوری از ایران نفت خریداری کند، نمی‌تواند پول نفت را به حساب خارجی ما واریز کند و اگر چنین اتفاقی بیافتد مشمول تحریم ثانویه خواهد بود و ایران نمی‌تواند به راحتی به پول نفتی خود دست یابد.»

جلیلی تصریح کرده بود: نکته بعدی که باقی می‌ماند بحث ممنوعیت چرخه دلار است. یعنی تراکنش و نقل و انتقال دلاری برای اتباع، بانک‌ها، نهادها و دولت ایران ممنوع است. یعنی حتی اگر سفارت ما بخواهد حقوق کارمندانش را به دلار و از طریق بانک بدهد، این امکان برایش فراهم نیست. اتباع ما نمی‌توانند بروند در بانک‌ها حساب دلاری باز بکنند. این چیزی است که طبق این روندی که در اینجا ذکر شده کماکان باقی می‌ماند. نه تنها الان باقی می‌ماند، هشت سال و نه سال و بعداً هم هیچ بحثی نمی‌شود که این کی برداشته می‌شود.